فیلم کادوش
سال 2000 در محله ارتدوکس مئا شریم اورشلیم نزدیک میشود، جایی که زنان کار میکنند، خانهداری میکنند و بچهدار میشوند تا مردان بتوانند به مطالعه تلمود و تورات بپردازند. ریبکا با مئیر به طور خوشحال و پرشور ازدواج کرده است، اما آنها بیفرزند هستند. ربی یشیووا، که پدر مئیر است، میخواهد مئیر ریبکا را طلاق دهد: "یک زن نازا هیچ زنی نیست." خواهر ریبکا، مالکا، عاشق یاکوف است، یهودی که به دلیل سکولار بودن از یشیووا طرد شده است. ربی ازدواج مالکا را با یوسف ترتیب میدهد، که در انجام وظایف مذهبیاش به شدت مضطرب است. آیا خواهران میتوانند خواستههای قلبی خود را در این دنیای پدرسالارانه مرتب کنند؟ اگر نه، آیا گزینه دیگری دارند؟