لوآ یک نامزد قدیسه است که قدرت شفا را دارد. اما توانایی او یک نقص داشت: او فقط میتوانست دیگران را شفا دهد و زخمهایشان را به خود منتقل کند. به همین دلیل، دیگران او را مورد آزار و اذیت قرار میدادند و او را "قدیسه سقوط کرده" مینامیدند. اما این موضوع برای لوآ مهم نبود زیرا بهترین دوستش آریانه همیشه از او دفاع میکرد.
یک روز، عشق لوآ، فرمانده گارِت، در آستانه مرگ از حمله یک هیولا بود. لوآ او را شفا داد که این کار او را در آستانه مرگ قرار داد. وقتی بیدار شد، متوجه شد که تمام اعتبار به آریانه داده شده و او بالاخره رنگ واقعی بهترین دوستش را دید. ویران شده، لوآ گم شده و بیکمک است وقتی که شاهزاده دوم در مقابل او با یک پیشنهاد وسوسهانگیز ظاهر میشود. چه بر سر لوآ خواهد آمد وقتی که او زندگی جدیدش را به عنوان یک شرور آغاز میکند؟
پیشنمایش موجود نیست.