در دوازدهمین روز تولد ویلا وارد، او یک گردنبند زیبا به ارث میبرد که متعلق به مادرش بود، که یک جادوگر بود. او به زودی متوجه میشود که ۲ جادوگر بد، ویلم و واندا به دنبال گردنبند او هستند تا قدرت نهایی را به دست آورند، و او به همراه بهترین دوستانش، اسکات و لیلی، به گربه تبدیل میشوند تا فرار کنند.