در شهر کوچک و فقیر آسا برانکا، در قلب شمال شرقی برزیل، روکه سانتیرو به عنوان یک قدیس مورد پرستش قرار میگیرد. او supposedly توسط یک راهزن، 18 سال پیش، در تلاش برای نجات کلیسای محلی کشته شد. پس از ناپدید شدن او، رهبریهای محلی مانند مالک زمین سینوزینیو مالتا و شهردار فلورندو از این موضوع بهرهبرداری کردند تا بر جمعیت humble کنترل داشته باشند. آنها حتی یک بیوه به نام پورسینا را اختراع کردند که باید به طور مخفیانه قبل از مرگش با روکه ازدواج کرده باشد. آنچه آنها انتظار ندارند این است که روکه زنده است و به خانه برگشته تا به اصطلاح "مردم خود را نجات دهد". حالا مالتا، فلورندو، پورسینا و دیگران باید او را مهار کنند و "حقیقت" را به مردم خود توضیح دهند، در تلاشی ناامیدانه برای نجات خود. در همین حال، حقایق مرموزی آسا برانکا را احاطه کردهاند، مانند یک گرگینه، یک گروه فیلمبرداری که در تلاشند فیلمی درباره داستان روکه بسازند و قاتلان خشن.
پیشنمایش موجود نیست.