زمانی که اریک و مارشا رابطه طولانی‌مدت خود را قطع می‌کنند، خبرنگار اریک به خوبی از پس آن برمی‌آید. او هنوز هم سگ وفادار خود، گابِه، را دارد و رئیسش، خانم اندروز، می‌خواهد او را به لندن بفرستد تا دفتری را افتتاح کند. اما ابتدا خانم اندروز می‌گوید اریک باید هویت واقعی نویسنده پرفروش R L Dutton را پیدا کند. اما مانع بزرگ‌تری برای سفر اریک، از طرف سگش ایجاد می‌شود. گابِه نمی‌خواهد شش ماه در قرنطینه با پیت‌بول‌ها و ماستیف‌های بزرگ منتظر ورود به بریتانیا بماند. با الهام از یک مجری تلویزیونی زیبا، گابِه به عنوان سگ کوپید عمل می‌کند و تمام تلاشش را می‌کند تا اریک و همسایه‌شان سارا را به هم نزدیک کند. نقشه گابِه موفق می‌شود، اما وقتی اریک متوجه می‌شود سارا همان نویسنده مرموز است، همه چیز خراب می‌شود. حالا سارا فکر می‌کند اریک فقط برای یک داستان از او استفاده کرده است. گابِه، سگ کوپید، باید به تلاش‌های جدیدی دست بزند تا سارا و اریک را به هم پیوند دهد.