فیلم سرزمین جملات کوتاه
زندگی ماری زمانی دچار تغییر میشود که عشق زندگیاش، راسموس، شغف تدریس را در یک مدرسه محلی در وِست یوتلند، دانمارک، به عهده میگیرد. ماری بهطور ناخواسته به راسموس ملحق میشود و ریشههایشان را از کپنهاگ به شهر بادی وِلینگ منتقل میکنند. در حالی که راسموس به سرعت با آداب و رسوم محلی سازگار میشود، ماری بارها و بارها ثابت میکند که با محلیها سازگار نیست. اما به تدریج که یاد میگیرد بیشتر گوش کند و کمتر صحبت کند، متوجه میشود که ممکن است به وِلینگ به اندازهای که وِلینگ به او نیاز دارد، نیاز داشته باشد – و ستون مشاورهاش برای روزنامه محلی.