فیلم بوگی ووگی
در دنیای هنر معاصر لندن، هر کسی یک شغل جانبی دارد. آرت اسپیندل یک گالری لوکس را اداره میکند: او امیدوار است که یک موندریان را به میلیونها بفروشد. یکی از دستیارانش، بث، با مشتری بسیار طمعکار آرت، باب مککلاستون، رابطه دارد. بث میخواهد باب او را در گالری خودش راهاندازی کند، بنابراین به او کمک میکند تا پشت سر آرت برای موندریان عمل کند. همسر باب، ژان، به یک هنرمند مفهومی جوان به نام جو چشم دوخته است که به دستیار جدید آرت، پیج، علاقهمند است. در همین حال، فیلمبردار خودمحور، الین، در حال از بین بردن دوستان و عاشقانش است تا به موفقیت برسد: اگر او بتواند دووی، نمایندهاش، را قربانی کند، ممکن است بث به او یک نمایش بدهد. و موندریان؟ در میان دزدان، هیچگونه افتخاری وجود ندارد.