فیلم آخرین لالایی
پرایس، یک قاتل سابق، در تلاش است تا با بازنشستگی کنار بیاید. او کسب و کار ترور را ترک کرده تا زندگی "آسان" را تجربه کند. اما بازنشستگی با برنامهای خاص به سراغش آمد. این آرامش و سکونی که پرایس انتظار داشت، نبود. بلکه، این احساس پوچی، کسالت و بدتر از همه، بیقراری بود. آخرین لالایی پرایس را دوباره به زندگی قدیمش میکشاند و او را به گوشهای میبرد که ممکن است هرگز نتواند از آن فرار کند. روشهای قدیمی پرایس زمانی که قلبش باز میشود دیگر برایش کار نمیکند و او زندگیای فراتر از شغلش را پیدا میکند. تنش بالا میگیرد، زیرا پرایس باید تصمیم بگیرد که دوباره خود را ببندد یا خود را به دنیایی فراتر از کنترلش باز کند.