فیلم مرکز جهان
یک زوج در یک سوئیت در لاس وگاس چکاین میکنند. در فلشبکها میبینیم که او یک نابغه کامپیوتری است که در آستانه تبدیل شدن به یک میلیونر داتکام است و او یک رقصنده در یک کلوب است. او افسرده است، از کار دوری میکند و جلسات با سرمایهگذاران را از دست میدهد. او به دنبال یک ارتباط است، بنابراین به او ۱۰,۰۰۰ دلار پیشنهاد میدهد تا سه شب را با او در لاس وگاس بگذراند و او با شرایطی قبول میکند. آیا جذابیت متقابل در حال شکلگیری است؟