فیلم پالتوی قرمز او
داستان طنزآمیز جیمبی، آسیابانی و همسرش اوسِن که در خوشبختی کامل زندگی میکنند. اما زیبایی اوسِن توجه عاشقان زیادی را جلب میکند، از جمله فرماندار محلی، موجودی خجالتی که تحت سلطه همسر زیبا و با اصالتش است. او در یک زره جنگی قرمز لباس میپوشد که نشانه شایستگی نظامی خانوادهاش است و داستانهای شگفتانگیزی از شجاعت خود در جنگ میسازد. در جشنواره سنتی که در آن روستاییان از رعایت آداب اجتماعی آزاد هستند، هر مردی میتواند تلاش کند تا محبت کسی را که دوست دارد به دست آورد. اما فرماندار خجالتی و رمانتیک برای تسهیل فریب اوسِن، جیمبی را دستگیر میکند. اوسِن با یک تفنگ شکاری قدیمی از پیشرفتهای او جلوگیری میکند و از آسیاب فرار میکند. در همین حال، جیمبی از زندان فرار کرده و به خانه میدود تا فرماندار را در تختش پیدا کند. او که متقاعد شده همسرش مورد تعرض قرار گرفته، تصمیم میگیرد که تلافی کند.