فیلم تومبوری !!!
بله، دودو (یا به طور محترمانه، ادوارد دوکین) هم وارث یک کارخانه بزرگ شکر است و هم مدیر آن، اما او همچنین یک مجرد خجالتی و غیرقابل اصلاح است که این موضوع عمهاش آگاتا را به شدت عصبانی میکند. او به سرعت برای ازدواج فراخوانده میشود و خوششانس است که با ببت، یک خانم جوان باوقار آشنا میشود که میخواهد او را به والدینش معرفی کند. وقتی او به دیدن آنها میرود، به دلیل عصبی بودنش، اشتباه میکند و به خانه لوتیهها میرود نه اولیواروها. حالا، شانس این است که این زوج فروشنده نیز یک دختر قابل ازدواج دارند. و از آنجا که پاپت رمانتیک، پرشور و دوستداشتنی است، دودو نمیتواند او را ناامید کند. در نتیجه، این جوان دو بار نامزد میشود! او چگونه با این وضعیت کنار خواهد آمد؟