فیلم گلهای وحشی
دانمارک در دهه ۷۰. نوجوانی به نام کریستوفر که والدینش نیسه و ماریا تصمیم به زندگی در یک کمون گرفتهاند تا سبک زندگی جایگزین را امتحان کنند. اما کریستوفر از این موضوع خوشش نمیآید و در سازگاری با آن مشکل دارد. در مدرسه، دیگران به خاطر زندگیاش در کمون او را مورد تمسخر قرار میدهند. به عنوان بخشی از برنامه بزرگترهای کمون، او به یک گروه مائوئیستی میپیوندد تا درباره راههای واقعی جامعه بیاموزد. او از این موضوع خوشش نمیآید اما وقتی دختر دوستش آن را جالب میبیند، به آن میپردازد. اما در عین حال، پلیس شروع به مظنون شدن به او به عنوان تروریستی میکند که تلفنخانهها را در کپنهاگ منفجر میکند.