فیلم گاهی یک ایده بزرگ
هنک استامپر و پدرش، هنری، کسب و کار خانوادگی را با بریدن و ارسال چوب در اورگان اداره میکنند. وقتی که آنها به کار ادامه میدهند در حالی که شهر ورشکسته شده و سایر چوببرها اعتصاب کردهاند و از استامپرها میخواهند که متوقف شوند، شهر به شدت عصبانی میشود. با این حال، هنک به فشار آوردن به خانوادهاش برای بریدن درختان بیشتر ادامه میدهد. همسر هنک آرزو دارد که او متوقف شود و امیدوار است که بتوانند زمان بیشتری را با هم بگذرانند. وقتی که برادر ناتنی هنک، لیلند، به آنها ملحق میشود، مشکلات بیشتری آغاز میشود.