فیلم پرچمهای سامورایی
کانسکه یاماموتو یک سامورایی است که رویای کشوری متحد و صلحآمیز از دریا تا دریا را در سر دارد. او به خدمت تاکدا، لرد قلمرو کای، در میآید. او تاکدا را متقاعد میکند که لرد همسایه سووا را بکشد و همسرش را به عنوان کنیز بگیرد. سپس او بیوه، پرنسس یو، را متقاعد میکند که این ترتیب را بپذیرد و برای تاکدا پسری به دنیا آورد. او جانش را به آنها میسپارد. او سالها با استفاده از خیانت، حس شعر، استراتژی نظامی و سیاسی برای گسترش قلمرو تاکدا، پیشبرد ادعای پسر یو به عنوان وارث و آمادهسازی برای نبرد نهایی با نیروهای اچیگو تلاش میکند. آیا کانسکه از حد خود فراتر رفته است؟ آیا رویاهای او، که به خاطر عشق کور شدهاند، خیلی بزرگ هستند؟