فیلم زمان، مکان و دختر
مدیر خستهکننده خواننده اپرای زیبا، ویکی کاسل و داییاش، یک رهبر ارکستر کلاسیک، مصمم است که کلوپ شبانه پر سر و صدای کناری را ببندد. صاحبان کلوپ - استیو، مردی خوشچهره و جذاب، و جف، دستیار شوخطبعش - نقشهای برای حفظ کلوپ میکشند. استیو ترتیب میدهد که با ویکی ملاقات کند و او را جذب کند و سپس او و داییاش را به کلوپ دعوت کند. وقتی عمه خودخواه ویکی و مدیرش متوجه میشوند که ویکی اکنون موسیقی محبوب را به کلاسیکها ترجیح میدهد، نقشهای برای بستن کلوپ میکشند. اما این مانع استیو و جف نمیشود. در عوض، آنها تصمیم میگیرند یک نمایش برادوی برگزار کنند اگر بتوانند یک حامی پیدا کنند. آنها "فرشته" خود را در دایی ویکی پیدا میکنند که تنها در صورتی حاضر به تأمین مالی نمایش است که ویکی نقش اول را بازی کند. اما دوباره، عمه و مدیر ویکی ممکن است در برنامههای همه خرابکاری کنند.