فیلم صداها
پس از بازدید از قبر پدرش، لیلی و مادرش در یک تصادف وحشتناک خودرو گرفتار میشوند که لیلی را یتیم و ناتوان از دیدن میکند. در جوانی، او با نابینایی خود دست و پنجه نرم میکند و شروع به شنیدن صداهایی میکند. او نمیداند که این صداها متعلق به افراد زنده نیستند. پس از سالها یادگیری برای کنار آمدن، لیلی اکنون با خوشحالی ازدواج کرده و منتظر یک بچه است. لیلی به زودی متوجه میشود که نوزادش تبدیل به یک وسیله برای فرصتی دوباره برای روحهایی شده که در حالت تعلیق هستند. او تنها تا اولین ضربان قلب نوزاد فرصت دارد تا تصمیم بگیرد کدام روح دوباره به دنیا بیاید. حالا صداهایی که در جوانی شنیده بود، دوباره بازگشتهاند و برای فرصتی برای بازگشت تقلا میکنند. در میان این صداها، او با روح یک دختر کوچک که به یک پرونده قدیمی مرتبط است، دوست میشود. لیلی خود را در یک مبارزه ناامیدکننده با قاتلان دختر و روحهایی که برای دوباره به دنیا آمدن رقابت میکنند، مییابد.