فیلم ژول های نور و تاریکی
در تگزاس امروزی، مایا و دوست دخترش ژول که رابطه شان گاهی قطع و گاهی وصل میشود، پس از یک شب رقص و شیطنت نوجوانی، ماشینشان را خراب میکنند. آنها از ویرانهها توسط فردی، یک کارگر نفت که ظاهر آرامش در حال فروپاشی است، نجات مییابند. او در مایا خود را و خواستههای سرکوبشدهاش را میبیند. در حالی که ژول در حال بهبودی است، مایا و فردی رابطهای برقرار میکنند که سکوت آزاردهنده زندگی کوچکشان را کاهش میدهد. آنها به آرامی یکدیگر را تشویق میکنند تا به دنبال آنچه بیشتر میخواهند بروند (یا حداقل بفهمند آن چیست).