فرانز
دو به یک
میشا بزرگ فکر میکند
قبل از پایان
همسایه بعدی
آسفالت دیگر نمیسوزد
آتشبس در کریسمس
زمستان را به پوست من ببندید
در ردیفها
بهشت
یک قلب سنگین
طلا
در سایه ها
یک دوست از من
اشباح